عاشقان ولایت | |||
عشق فقط تویی
کاش می شد فقط ذره ای محبت تو علی جان در دل تمام بشر بودآن وقت به خدا دنیا گلستان می شدمی خواهم جان زیر پاهایت قربانی کنم حتی اگر تو علی مرتضی من رابه دو نیمه کنی من مشتاقانه پذیرای خواسته تو هستم
الهی
!دانایی بده که از راه نیاستیم و بینایی بده که در چاه نیافتیم
الهی!
آفریدی رایگان و روزی دادی رایگان بیامرز رایگان که تو خدایی نه بازرگان
الهی!
بنیاد توحید ما را خراب مکن و باغ امید ما رابی آب مکن
الهی!
می بینی و می دانی و بر آوردن می توانی
الهی!
بود و نابود من تو را یکسان از غم مرا به شادی برسان
الهی
این بنده گناهکار را بپذیر
|
| |||
|
به بالهای خیال... امید می بندم..
|
عفت و نجابت:
مردهنگام گزینش همسردرصدد یافتن زن عفیف وبا حیا و پاکدامن است که صددرصد
مورداعتماد باشد. زن نیزبه هنگام ازدواج درصدد یا فتن شوهرعفیف وپاکدامنی است.
امام صادق(ع) می فرمایند:
کفو بودن دراین است که عفیف باشند وازامکانات اقتصادی نیز برخوردار باشد.
جمال و زیبایی:
جمال و زیبایی درهمسریک مزیت واقعی است و نمی توان آن را نا دیده گرفت.
رسول خدا(ص) می فرمایند:
خوبیها را نزد زیبارویان بجوئید زیرا در صورتی که روی زیبا داشته باشد کار
هایش نیز به طریق اولی نیکو خواهد بود.
شرافت خانوادگی:
بعضی خانواده ها ذاتأ شریف و بزرگوار و آبرومند هستند گر چه فقیر باشند، و
بعضی خانواده های پست و فرومایه و بی آبروهستند. گرچه ثروتمند و دارای
مقام باشند، در انتخاب همسر اصالت و شرافت خانوادگی یک مزیت محسوب
می شود، زیرا اولأ، همسری که در چنین خانواده ای تربیت شده باشد غالبأ شریف
وبزرگوار خواهد بود. وثانیأ رفتار خانواده های شریف نسبت به عروس و دامادشان
غالبأ بهتر و مؤدب ترازخانواده های پست و فرو مایه است ، ثانیأ انسان ناچار است
با خانواده همسرش رفت وآمد داشته باشد،
رسول خدا(ص) می فرمایند:
برای نطفه های خودتان جایگاه خوبی را انتخاب کنید زیرا دائی یکی از دو همخوابه است.
بنابراین دختر و پسری که در صدد انتخاب همسر هستند باید سعی کنند حتی المقدور
با خانواده های شریف و اصیل وصلت نمایند.
سواد
علم و دانش برای همسر یک مزیت محسوب می شود. با فرد با سواد و چیز فهم
بهتر می توان مصالح خا نوادگی را درک کند و در تعلیم و تربیت فرزندان کوشا
باشد. وظا یف خویش را بهتر درک می کند. اصولأ معاشرت با یک فرد عاقل و
چیز فهم لذت بخش تر می باشد.
مال و ثروت
مال و ثروت بد نیست لیکن درانتخاب همسر نباید به عنوان هدف و انگیزه محسوب گردد.
آشنائی با دوست بی همتا
به نام آنکه گل زیبای عشق و محبت را در گلدان دل آفرید تا دوست بداریم یکدیگر را !
از آن شبی که با تو آشنا شدم و چند روز بعد از آن آنچنان احساس گناه می کردم که از خودم متنّفر شده بودم .
آن روزها امتحان داشتم و گیج و سردرگم بودم و ناراحت از اینکه چرا با شما رابطه ی دوستی برقرار کرده ام .
تا چند روز خواب و خوراک نداشتم . استرس تمام وجودم را پر کرده بود . تا اینکه آن روز شما را در امامزاده ملاقات کردم و پی به ذات پاکتان بردم . و همین باعث شد خودم را معرفی کنم . این موضوع را با دوستم مطرح کردم او مرا نصیحت کرد و راهی را پیش رویم گذاشت که تا عمر دارم دعاگوی او هستم .از آن روز به بعد خواندن شبی یک سوره از قرآن را آغاز و چند روز بعد اثر آن را بر روی خود احساس کردم .
و وقتی فهمیدم که شما هم در جلسات قرآن شرکت می کنید بسیار خوشحال و امیدوار شدم . چون می دانستم که مهمترین گزینه در زندگی ایمان قوی است و این انس با قرآن باعث شد که هر دوی ما به سوی هم کشیده شویم . و امیدوارم همین قرآن باعث شود که ما به بیراهه نرویم و صراط مستقیم را ادامه دهیم تا به مقصد نهایی برسیم . چون عشق به ذات خدا سرآغاز تمام عشق های جهان است. امام علی (ع) می فرمایند: با ابزار ایمان(باور) به قله خوش بختی و اوج شادمانی می توان دست یافت .
عشق به خداوند همه ی زشتیهای اخلاقی را یک جا درمان می کند ، و همه ی صفات نیکو را یک جا به عاشق هدیه می دهد .
کیمیای عشق ، چنان عاشق را جذب معشوق می کند که هر گونه پیوند او را با هر کس و هر چیز جز خدا قطع می نماید .
حتما تا حالا از نوشته هایم فهمیدی که نامه ی عاشقانه بَلَد نیستم بنویسم ، راستش را بخواهید خوشم نمی آید چون فکر می کنم نامه هایی که در آن عاشق و معشوق دل می دهند و قلوه می گیرند پوچ و بی معنی است یعنی بچه گانه است. همچنین من نمیتوانم مانند شما ابراز احساسات کنم . نمی دانم چرا؟! ولی فکر می کنم این به خاطر حجب و حیایی است که یک دختر باید داشته باشد . خودتان این چیز ها را بهتر می دانید . نمی دانم این حرف ها و درد دل ها به درد «weblog » شما می خورد یا نه !!!
هر چه که روزها می گذرند من بیشتر به شما وابسته می شوم و این باعث دلشوره ی من می شود ولی این دلشوره ام برایم بسیار شیرین است و روزها و شبها خواندن قرآن و یاد شما تنها مونس و آرام بخش قلبم است .امیدوارم از حرفهای من خسته نشده باشید و ممنونم که وقت گذاشتید و نامه ام را خواندید . آرزو می کنم که قرآن محمد(ص) واسطه رسیدن ما به هم باشد . ان شاء ا...
« مکن زغصه شکایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید آنکه زحمتی نکشید »
«سلام نکردم چون همیشه با توام
و خداحافظی نمی کنم چون با تو می مانم »
میترا فروزنده بافقی
07/01/86
آنچه خانم ها دوست دارند مردان بدانند | |||
سلام.
|
سلام
امروز میخوام از یه نوع کلاهبرداری با شما صحبت کنم اونم از نوع اینترنتی ؛ مطمئنم درباره اش زیاد شنیدید ولی حرف حق هرچی تکرار بشه بهتره.
گلد کوئست ؛ مای سون؛ گلد ماین؛.......وشرکتهای داخلی اینکاره.......؟
اما چرا با اینا مخالفم؟
****اولین نکته اینه که این کار با سنت دینی وملی ما مبنی بر کار کردن وکسب روزی حلال از طریق دسترنج منافات داره در حالی که اگر قرار بود همه مردم شش ماهه میلیاردر یا میلیونر بشن اونم از راه حلال حتما دین ما اون راه رو بیان میکرد.
****دلیل دوم ویکی از مهمترین دلایل مخالفت با شرکتهای هرمی(گلد کوئست ،مای سون و....) اینه که چون سران اینها یهودی هستند ما خواسته ویا ناخواسته آب به آسیاب یهودی ها ومطمئا دشمنان مسلمانان میریزیم .هر چند سران گلد کوئست برای پنهان کردن دست خودشان درکشورهای مسلمان نمایندگی زده اند اما کاملا واضح است که کارتلهای اقتصادی یهود بر اقتصاد دنیا مسلط هستند.
نکته قابل توجه در این کار اینست که درواقع این کار(شرکتهای هرمی) استعمار دیگران است و شما در صورتی به درآمد میرسید که بتوانید دیگران رو بهتر استعمار کنید وپول آنها رو به حساب شرکت بریزید.
سکه یا الماسی که شما میگیرید (درصورتی که اصلا سکه ای درکار باشد) کالایی است تقلبی که ارزش آن نسبت به پولی که شما داده اید یک دهم هم نمیشود کلاهی که سر شما میگذارند این است که میگویند در آینده ارزش میلیونی پیدا میکندوحال آنکه همه میدانند از اول تاسیس این شرکتها محصولات اولیه آنها هیچ رشدی نکرده اند(البته گلدکوئستیهای متعصب این نکته را قبول نمیکنندوهزار دلیل دروغ میاورندوقسم میخورند که در آینده فلان وبهمان خواهد شد.)
***
.سکه یا الماسی که شما میگیرید (درصورتی که اصلا سکه ای درکار باشد) کالایی است تقلبی که ارزش آن نسبت به پولی که شما داده اید یک دهم هم نمیشود کلاهی که سر شما میگذارند این است که میگویند در آینده ارزش میلیونی پیدا میکندوحال آنکه همه میدانند از اول تاسیس این شرکتها محصولات اولیه آنها هیچ رشدی نکرده اند(البته گلدکوئستیهای متعصب این نکته را قبول نمیکنندوهزار دلیل دروغ میاورندوقسم میخورند که در آینده فلان وبهمان خواهد شد.)
*****سعی میکنند با آوردن فتاوای علمای ناشناخته یا جعل حکم مراجع تقلید افراد مذهبی را هم به این کار وارد کنندحال آنکه با اندک تاملی میتوان فهمید که این کار کاملا غیرشرعی وغیرقانونی است.
****استفاده روانشناسی از جنبه هایی مثل جنسیت هم در این کاروجود دارد یعنی بالا دستی ها برای آوردن افراد جدید بعضا از اهرمها ی جنسی استفاده میکنند وافراد را وارد این کار میکنندچنانچه تابه حال گروههای زیادی از آنها در خانه های فسادوتیمی دستگیر شده اند.
***
اینها به افراد دیگر جامعه مانند مرده شوری نگاه میکنند که منتظرآوردن مرده ای جدید است اینها به افراد جامعه به چشم پله ترقی خود نگاه میکنند.
رضا عبداللهی
بسمه تعالی
آیا شده که خیلی عصبانی بشین ؟ آیا شما آدم عصبانیی هستید؟ تا حالا شده که یه نفر پا گذاشته باشه رو اعصابتون ؟آیا فکر کردید که بسیاری از جدایی ها و آسیبهای جامعه وخانواده در اثر عدم کنترل خشم وغضبه؟
به هرحال میگن درهنگام عصبانیت انسان از عاقل بودن خارج میشه پس بیاییم سعی کنیم عصبانیت خود را کنترل کنیم:
راههای کنترل عصبانیت:
1. اولین راه اینست که موقع غضب انسان سکوت کند چون در غیر اینصورت دهان باز میشود و حرفهایی زده میشود که آتش خشم را شعله ورتر میکند . حضرت علی علیه السلام میفرماید:" داووالغضب بالصمت والشهوت بالعقل" یعنی : غضب وعصبانیت را با سکوت وشهوت را با عقل کنترل کنید.
2.تفکر در باره اینکه اگر خدا بخواهد به خاطر اشتباهات ما را عذاب کند یا به مجازات برساند باید در هر روز چندین بار ما را مجازات کند وحال آنکه او با حلمش با ما برخورد میکند پس ما هم با بندگانش در هنگام عصبانیت با حلم برخورد کنیم چنانچه رسول اکرم صلی الله علیه وآله میفرماید: اگر کسی جلو غضبش را بگیرد خدا جلو عذابش را میگیرد.
3. توجه به این نکته که چه بسا عصبانیت منجر به حادثه ای شود که تا آخر عمر همراه ما یا فرد مورد غضب بماند ( چه بسیار عصبانیتهایی که باعث جدایی زن وشوهر ویا برادر وخواهر و........یا باعث قتل یا نقص عضو شده است.)
4.معمولا عصبانیت هنگامی رخ میدهد که ما چیزی مطابق میل وتوقع ما نباشد پس درمان بسیاری از عصبانیت ها در کم کردن توقع ما از دیگران است یعنی توقع رفتار یا گفتاری ازدیگران داریم که به آن دست پیدا نمیکنیم .( پس توقع کمتر عصبانیت کمتر).
5.مثبت نگری وحسن ظن به دیگران یکی از راههای درمان برای افراد عصبانی است یعنی سعی کنیم که رفتار دیگران را بدبینانه نبینیم وتا میتوانیم آن را مثبت ببینیم . بسیاری از عصبانیتهای ما ریشه در بدبینی ما نسبت به دیگران است(پس عینک بدبینی را کنار بگذاریم و دیگران را با دید بهتری ارزیابی کنیم.
6. خارج شدن از محل یا موقعیتی که انسان را عصبانی میکند .چنانچه مکان یا فرد یا طرز فکری انسان را عصبانی میکند باید سعی کند ازمواجهه با آن موقعیت یا محل ویا فرد دوری کند.
7. توجه به نظر وعقیده دیگران. توجه به اینکه آیا ما اگر در موقعیت افراد دیگر بودیم همان کار را انجام میدادیم یا نه یعنی شرایط فردی که ما را عصبانی کرده را بسنجیم وببینیم آیا اگر ما جای او بودیم ودر موقعیت او آیا این خطا را مرتکب میشدیم یانه وهمچنین توجه به افکار وعقاید وارزشهای دیگران (چون رفتارها برگرفته از عقاید وارزشهای افراد است).
8. کم کردن استرس وفشار کاری و خارج کردن ذهن از چیزهای نگران کننده که این هم معمولا با توکل بر خدا حاصل میشود.
9.بروز عصبانیت به شکل معقول ومطلوب یعنی اینکه انسان موقع عصبانیت بگوید که من عصبانی هستم وابراز عصبانیت کند نه اینکه عصبانیتش را درخود بریزد تا تبدیل به عقده شود ومشکل آفرین شود.در این مواقع درددل کردن با دوستی قابل اطمینان ویا مشاوری امین میتواند فرد عصبانی را از عصبانیت تخلیه کند .
10.توجه به این نکته که عصبانیت ما بیش از اینکه به دیگران ضربه بزند به سلامتی خودما ضربه خواهد زد پس در صورتی که به سلامتیمان علاقه مندیم از عصبانیت خودداری کنیم.
11. توجه به قانون جزا که هر عملی عکس العملی دارد یعنی چنانچه شما دل کسی را رنجاندی دیگری هم دل شما را خواهد رنجاند( پس نرنجان
رضا عبداللهی ده کوچک
باسمه تعالی
3) مرکب راه : در بحث های گذشته عرض شد که انسان برای حرکت به سوی ذات مقدس اله به پنج مساله نیازمند است که سومین آن مرکب راه می باشد
در راه های مادی وزمینی انسانی که سواره باشد زودتر به مقصد می رسد و بدون آن که احساس خستگی بکن به هدف ومقصد می رسد حال در راه های معنوی وآسمانی نیز با مرکب بودن زودتر به هدف می رساند چنانکه امام عسکری (ع) فرمودند : ان الوصول الی الله عز وجل سفر لا یدرک الا بامطا ء الیل
بحار/ج78/379
در این روایت امام می فرمایند: رسیدن به خدا سفری است که ممکن نمی باشد مگر با مرکب شب
با توجه به اینکه راه رسیدن به خدا اهل بیت (ع) هستند مرکب این راه هم محبت اهل بیت وخدا میباشد
بحث محبت در متون دینی ما دامنه وسیعی دارد و یک بخش از روایات ما را مشغول خود کرده در برخی از تعبیر ها ی دینی عصاره و چکیده دین را محبت می دانند که هل الدین الا الحب و حتی پایه وبنیان اصلی دین را محبت این خاندان دانسته اند که پیامبر اسلام فرمودند لکل شئ اساس و اساس الاسلام حبنا اهل البیت
اما آنچه که در اینجا حائز اهمیت است تبین صحیح محبت است
آیا صرف گفتار در اثبات محبت کافی است ویا به عبارت دیگر آیا محبت لفظ است یا عمل ودیگر این که نشانه های محبت چیست و اینکه محب چه ویژگی های باید نسبت به محبوب داشته باشد این ها مسائلی است که باید تبین شود تا ما دچار مغالطه واشتباه نشویم
درپاسخ به این سوالات باید عرض کنم که محبت یک مقدمه دارد ویک موخره که بدون این دو محبت کامل وکافی نیست مقدمه
محبت معرفت است آنچه که باعث حب می شود شناخت نسبت به محبوب است واین دو لازم وملزوم هم هستند انسان به هر اندازه ای که شناخت به محبوب داشته باشد به همان اندازه محبت دارد به عنوان مثال اگر معرفت انسان به امام حسین دو درصد باشد محبت هم دو درصد است این طور نیست که معرفت دو باشد ومحبت ده درباره خداوند سبحان هم همین طور است که بیان شد لذا خداوند ما را دعوت به شنخات کرده وحتی غرض از خلق را شناخت ود دانسته که : ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون خلق نکردم جن وانس را مگر اینکه مر عبادت کنند دربرخی متون در تفسر این آیه آمده : خلق نکردم جن و انس را مگر برای اینکه شناخته شوم که احادیث دیگری در تایید این تفسر از معصوم نقل شده است وانصافا بخش عظیم ازمتون دینی ما اعم از آیات وروایات مملو از مطالبی است در اهمیت ولزوم شناخت نسبت به خود و خدا و اولیاء خدا حال راه های شناخت چیست خود بحثی
دیگر است که در این مقوله فرصت آن نیست
اگر شناخت صحیح برای انسان حاصل شدمحبت صحیح هم می آید واگر این دو حاصل شد اطاعت از محب هم پدیدار می گردد کسی که شیفته وعاشق کسی باشد به تمام حرفهای محبوبش گوش می دهد شناخت+محبت = اطاعت
رمز این که محبت در دین محور همه امور قرار گرفته این است که بیان شد محبت به خدا و امامان باید به اینجا ختم شود که من دیگر گناه نکنم
قرآن کریم می فرماید : قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله =ای پیامبر به این مردم بگو اگر شما «راست می گویید که» خدا را دوست می دارید پس از من پیروی کنید
باسمه تعالی
4) رفیق راه: در این مسیر الی الله با داشتن راهنما و انتخاب راه درست و داشتن مرکب راه نوبت به رفیق راه می رسد چنانچه می فرمایند الرفیق ثم الطریق
رفیقی که در اینجا مطرح است غیر از تعبیر عامیانه آن است که در باب رفاقت مطرح است و اگر فردی با فرد دیگر رابطه زیاد وصمیمانه داشته باشند می گوییم این دو باهم رفیق هستند رفیق در این جا به کسی می گویند که در این مسیر پر خطر انسان رایاری کند ودر شدائد این راه کمک کار او باشد حال این ویژگی در چه انسانی یافت می شود با قدری تامل در آیات قرآن متوجه می شویم که خداوند سبحان انبیاء وصالحان وشهدا وصدیقین را بهترین رفیق معرفی می کند در سوره نساء آیه 69 می فرماید : و من یطع الله والرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین والصدیقیین والشهداء والصالحین و حسن اولئک رفیقا
در این آیه حتی شرایط به دست آوردن این نوع رفیق را هم بیان می کند می فرماید اگر به دنبا ل این گونه رفیق می گردید باید از خدا و رسول خدا پیروی کنید وپیروی از اهل بیت پیروی از رسول خدا است وپیروی از رسول خدا پیروی از خدا است
اگر کسی مطیع بود( که حقیقت عبودیت هم چیزی جز این نیست ) خداوند سبحان او را با انبیا که برگزیدگان خلائق می باشد همراه می کند چه سعادتی از این بالا تر که انسان همنشین انبیاء باشد
همنشین تو از تو به باید تا تو را عقل و دین بیافزاید
گلی خوشبوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتم که مشکی یا عبیری
که از بوی دلاویز تو مستم
بگفتا من گلی ناچیز بودم
ولیکن مدتی با گل نشستم
کمال همنشین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم
و چه سعادتی که انسان با صالحان همنشین با شد رسول خدا
در بیانی فرمودند یا اباذر الوحده خیر من جلیس السوء و جلیس الصالح خیر من الوحده = ای ابوذر تنهایی بهتر است از رفیق وهمنشین بد و همنشین ورفیق صالح بهتر است از تنهایی
ودر رواین دیگری حواریون از حضرت مسیح سوال کردند با چه کسانی همنشینی و رفاقت کنیم حضرت فرمودند کسی که دیدارش شما را به یاد خدا بیاندازد وگفتارش بر علم وآگاهی شما بیافزاید وکردارش میل ورغبت شما را به انجام اعمال خوب و آخرت بیشتر کند
104432:کل بازدید |
|
2:بازدید امروز |
|
20:بازدید دیروز |
|
درباره خودم
| |
حضور و غیاب
| |
لوگوی خودم
| |
لینک دوستان | |
رضا جعفری | |
فهرست موضوعی یادداشت ها | |
برق[38] . | |
بایگانی | |
الکترونیک مخابرات الکتروتکنیک فرهنگی مذهبی | |
اشتراک | |